مهرسا خانوم درفروشگاه
مهرسا با لبخند قشنگش تمام مروارید هایش را نشان مامان میده مامان هم براش یک پروانه میخره ...
نویسنده :
مامان مهرسا
17:01
مهرسا خانوم درفروشگاه
اولین بار ایستادن دخترتوی فروشگاه
سلام به طرف دارهای مهرسا الان مهرسا را خواب کردم امدم براتون ازمهرسا بنویسم دخترم چند روزه کم اشتها شده خیلی هم بهانه میگیره حدس میزنم داره دندان درمی اورد فداش شم همه اش دستش توی دهانش است مهرسا دیگه راحت راه میره کفش هایش را پا میکند با من میریم بیرون توی حیاط اپارتمان تاب بازی میکند امروزهم با بابا رفتیم فروشگاه برای ماه رمضان خرید مهرسا را هم بردیم کلی ذوق کرده بود که می تواند راه برود چون دیدم داره خسته میشه سوار سبد فروشگاهش کردم وچون بالا نشسته بود هی می خندید وهرچی خوراکی میدید می گفت بازش کن من هم براش شکلات مترو خریدم دا...
نویسنده :
مامان مهرسا
2:43
ماه رمضان
مهرسای مامان دومین ماه رمضان را تجربه می کند البته پارسال خیلی کوچک بود مامان مهرسا میخواهد روزه بگیرد ولی چون مهرسا شیرمی خورد نمی شود ولی خوب یک روز درمیان روزه میگیرم مهرسا هم شیطونی میکنه فدات شم ...
نویسنده :
مامان مهرسا
16:02
دندون دراوردن مهرسا
مهرسا مامان توی این هفته دندون کرسی دراورده فک بالا الان مهرسا6تا دندان دارد ...
نویسنده :
مامان مهرسا
15:53
گم شدن گوشواره مهرسا
سلام به قشنگ مامان مهرسا بعد از این که راه افتاد اولین گوشواره ای که مامان برای جشن دندونی خریده بود گم کرد معلوم نیست کجا انداخته ناراحت نباش مهرسا دوباره برات میخرم اینم عکس مهرسا بدون گوشواره ...
نویسنده :
مامان مهرسا
15:45